تحریر الأصول (محمدعلی موسوی)«تحریر الاصول»، تقریرات درس اصول آیة الله موسوی جزائری است که در حوزه علمیه اهواز القاء شده و ظاهرا توسط محسن حیدری نوشته شده است. ۱ - ساختار کتابمؤلف، کتاب را در مباحث الفاظ و بر اساس تقسیم بندی محقق اصفهانی تدوین نموده و در آن به تبیین نظریات مرحوم خویی ، حضرت امام ، محقق اصفهانی ، نایینی ، عراقی و سید بروجردی پرداخته و بعد از نقد و بررسی، نظریه مختار را بیان میکند. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - مباحث الفاظکتاب، مشتمل بر مباحث الفاظ است که به مهمترین قسمتهای آن اشاره میشود: ۲.۱.۱ - تعریف علم اصولمشهور، علم اصول را چنین تعریف کردهاند: «علم به قواعدی است که برای استنباط احکام شرعی فرعی از ادله تفصیلی ممهد و ممحض شده است». مؤلف، این تعریف را بهترین تعریف دانسته و اشکالات صاحب « کفایه » را بر آن وارد نمیداند، البته محقق اصفهانی علم اصول را به نحوه دیگری تعریف میکند که ظاهرا به تعریف مشهور بازگشت دارد. [۱]
تحریرالاصول،محمد علی جزایری،ج۱،ص۹.
۲.۱.۲ - تقسیم مباحث اصولیبهترین و بدیعترین تقسیم بندی قواعد اصولی، مخصوص محقق اصفهانی است که شامل همه مسائل اصولی میشود و هر مسئلهای را در باب خودش قرار میدهد. به نظر ایشان، مباحث اصولی به چهار بخش تقسیم میشود: الف) مباحث الفاظ: این بخش، از مدلول الفاظ و ظواهر آنها به طور عام بحث میکند، مثل بحث از ظهور صیغه «افعل» در وجوب و ظهور نهی در حرمت و امثال اینها. ب) مباحث عقلیه : این بخش، از ملازمههایی که بین خود احکام برقرار است، بحث میکند، مانند بحث از ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع و بحث از اینکه وجوب یک شی ء، مستلزم وجوب مقدمه آن است و مثل بحث از اینکه وجوب یک شی ء، مستلزم حرمت ضد آن است و مثل بحث از امکان اجتماع امر و نهی و امثال اینها. ج) مباحث حجت : در این بخش، از حجیت و دلیلیت بحث میشود، مانند بحث از حجیت خبر واحد، ظواهر کتاب ، سنت ، اجماع و عقل. د) مباحث اصول عملیه: این بخش، از منبع و مرجع مجتهد در هنگام فقدان دلیل اجتهادی بحث میکند، مثل بحث از اصل برائت ، احتیاط ، استصحاب و تخییر . ۲.۱.۳ - تفاوت آراءتفاوت قول حضرت امام با دیگران در مسئله موضوع علم اصول، آن است که ایشان، ملاک تمایز و وحدت را یا به موضوع و یا به جهت جامعه بین محمولات دانسته و لازمه سخن ایشان، کفایت یکی از آن دو بر سبیل اجمال است، البته محقق بروجردی هم نظری دارد که قابل بررسی است. ۲.۱.۴ - نظر مصنفمختار مؤلف در باب حقیقت وضع، این است که دلالت الفاظ بر معانی، به واسطه جعل و اعتبار است و دلایل این قول، بطلان سایر اقوال و مراجعه به وجدان است، ۲.۱.۵ - صحیح و اعمدر بحث صحیح و اعم ، مؤلف، بیان میکند که تحقیق آن است که بعد از انتفای جامع ذاتی بین مراتب مختلفه و انتفای وضع برای جامع عرضی و عدم وضوح مراد از جامع مبهم به نحوی که به جامع عرضی قابل رجوع نباشد، این مسئله فهمیده میشود که مرتکز در اذهان متشرعه این است که صلات و امثال آن، حقیقتی است واحد و استعمال در آن از سنخ مشترک معنوی است و بهترین وجه حل مسئله، در این است که وحدت مراتب مختلف، نه حقیقی است و نه عرضی، بلکه آن، امری اعتباری است که به سبب جعل هوهویت و عینیت بین این مراتب حاصل شده است، پس ممکن است واضع، لفظ را نخست، برای مرتبه علیا وضع کرده، سپس سایر مراتب را به عنوان ظهورات و تجلیات این مرتبه اعتبار کند. [۲]
تحریرالاصول،محمد علی جزایری،ج۱،ص۱۴۵.
۳ - پانویس
۴ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب اصولی شیعه
|